نجوا

نوشتارهای یک جوان دانشجو

نجوا

مالکیت آسمان ها را به نام کسانی نوشته اند که دل به زمین نبسته باشند...

۴ مطلب با موضوع «دفتر دوم نجوای دل» ثبت شده است

مسیر زندگانی انسان هر دم با حوادثی رو به روست تا آنکه روزی قصه ی این سفر با مرگ پایان یابد. روزی را تصور کن که همچون اسیر در بند خاک ،سالها را پشت سر می گذاری و توان برخواستن از زندان قبر را نداری تا روز موعود که همانا عهدی محکم و وعده ای قطعی از جانب خداوند برای بشر می باشد.

حال اگر در این مسیر ،عمر را به باطل تلف کنی تا آن روز چه انتظار درد آور و پر اضطرابی را در پیش خواهی داشت...

دریاب غافله ی زمان را قبل از آن که سرگردان دنیای خاطره ها شوی...

  • نجوا



معبودا

ثانیه ،ثانیه ای که از تو غافل بوده ام را زیان کرده ام.

چرا که حلال تمام مشگلاتم توایی...

گشاینده گره های کور زندگی مادی ام توایی...

مرحم درد زخم های کهنه ی روزگار توایی...

تدبیر کننده و همراه ترین،همراه سفر دنیایی ام توایی...

و من چگونه از همچون توایی غافل ام...

ببخش مرا برای لحظه هایی که از تو دور بوده ام.

  • نجوا

معبودا

نه به خاطر گناهایم

و نه به خاطر اشتباهاتم

و نه به خاطر جفاهایم

بلکه فقط و فقط به خاطر لحظه هایی که از تو غافل بوده ام انتظار بخشش و رحمتت را دارم...

  • نجوا

مرا هزار هزار آرزو در این دنیاست

                که باشد هر هزار هزارش دیدن رخ ماهت

                                     بیا و به هنگام سحری از رمضان روشن کن

                                                           نگاه خیس و منتظر  این گدای چشم به راهت

  • نجوا